عروسکم : از خونه که بیرون میریم دست خالی برنمی گردیم و حتما" برای تو عزیز دلم خرید می کنیم اینبار هم چشممون به لباسهای عروس افتاد و دلمون خواست تا یه دست لباس عروس برات بخریم . فروشنده های فروشگاه از اینکه تو از لباسها خوشت اومده بود هرچی لباس بود آوردند تو پرو کردی و از ادا و اطوار تو کلی خوششون اومده بود . هردست لباسی رو که می پوشیدی دیگه نمی خواستی در بیاری و میرفتی توی اتاق پرو و جلوی آینه خودت رو می بوسیدی و باخودت حرف میزدی . فیلمی بودی دختر... تموم فروشنده های اونجا کلی خندیدند و گفتند این مشتری خستگیمون رو در کرد... البته ما یه دست لباس عروس سفید برات خریدیم . ضمنا" کیف و کفش سفید هم خریدیم....