نازنین جونمنازنین جونم، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

نازنین جونم

در برکت و رحمت الهی به خونه ی ما باز شد...

پیامبر اکرم (ص) : هر خانه ای که در آن دختر باشد ، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزانی اش میشود و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمیگردد و هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یکسال نوشته میشود !!!   ...
17 بهمن 1391

دخترم الفبای زندگی در ذهنت بسپار.

  «آ» : «آرامش» وقتی به سراغت می‌آید که «تلاش» کرده باشی. «ا» : «اعتمادبه‌نفس» یک «سرمایه» است نه یک «کلمه»! «ب» : برای «بهتر» شدن زندگی‌ات، «بهتر» فکر کن! «پ» : چرک‌نویس‌های زندگی‌ات گاهی به «پاک‌نویس» احتیاج دارند! «ت» : «تفاهم» درک کردن نیازهای طرف مقابل است نه دانستن نیازهای خود! «ث» : «ثابت‌قدم بودن»، یکی از راه‌های «موفقیت» است. «ج» :...
17 بهمن 1391

چکار کنیم که خداوند همه حاجات مارا برآورده کند؟

امام سجاد(ع): من لم يَرجُ الناسَ في شيءٍ و ردَّ أمرُهُ الي اللهِ عزّوجلّ في جميع امورِهِ استجابَ الله عزّوجلّ لَهُ في كلّ شيءٍ. كسي كه در هيچ چيزی به مردم اميدي نداشته باشد و حاجات خود را به خدا واگذار نمايد خداوند همه حاجات او را اجابت مي كند. بحار الانوار، ج 75، ص 110    امید -دعا - خدا درخت سبز صبرم می گوید : امیدی هست ، دعایی هست ، خدایی هست ...
17 بهمن 1391

من بیام درس...

بهار زندگی من : نازنینم ظهرها که بابا میاد دنبال داداشات که برن کلاس زبان سریع لباسهاتو میاری میدی به من میگی مامان درس . یعنی من هم با داداشام برم کلاس . قبل از آماده شدن حامد و حمید تو حاضر جلوی در ایستادی ... بابا هم تو رو میبره و یک نیم ساعتی توی پارک بازی می کنی و با کلی خوراکی برمیگردی(ب بس) این هم تصاویر گردش ظهرانه شما با بابایی...    ...
16 بهمن 1391

لباس عروس

عروسکم :  از خونه که بیرون میریم دست خالی برنمی گردیم و حتما" برای تو عزیز دلم خرید می کنیم اینبار هم چشممون به لباسهای عروس افتاد و دلمون خواست تا یه دست لباس عروس برات بخریم . فروشنده های فروشگاه از اینکه تو از لباسها خوشت اومده بود هرچی لباس بود آوردند تو پرو کردی و از ادا و اطوار تو کلی خوششون اومده بود . هردست لباسی رو که می پوشیدی دیگه نمی خواستی در بیاری و میرفتی توی اتاق پرو و جلوی آینه خودت رو می بوسیدی و باخودت حرف میزدی . فیلمی بودی دختر... تموم فروشنده های اونجا کلی خندیدند و گفتند این مشتری خستگیمون رو در کرد... البته ما یه دست لباس عروس سفید برات خریدیم . ضمنا" کیف و کفش سفید هم خریدیم....
16 بهمن 1391

چرا دلتنگ می شویم؟

خداوند دل را خانه ای برای خود قرار داد و از آنجایی که خداوند نامحدود است لذا دل را هم بینهایت طلب قرار داد و با گنجایشی بیشتر از دریاها و کوهها و آسمانها وقتی ما غیر خدا را به جای خدا در دل بینهایت طلب راه میدهیم لذا دل همیشه بهانه گیر است و بیشتر میخواهد و دائم اضطراب و تشویش را برایمان رقم میزند. متاسفانه ما نمی فهمیم که دل خدا را میخواهد تا آرام گیرد و اینقدر از بیقراری سر خود را به دیوار سینه نکوبد. اینچنین است که شخص کافر هر چه از دنیا جمع آوری میکند سیری ندارد و باز دلش بیشتر میخواهد. فقط کسی میتواند به آرامش حقیقی برسد که خدا را داشته باشد چرا که لله مل...
15 بهمن 1391